ماجرای مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۵۲۲۰۶
فرارو-بنا بر ادعای رسانه آمریکایی اکسیوس، ایران و آمریکا در حال انجام مذاکراتی محرمانه در کشور عمان هستند. ادعای این رسانه در شرایطی مطرح میشود که طی یک ماه اخیر، موجی از گزارشها و پالسهای مثبت در ارتباط با تنش زدایی پرونده هستهای ایران مخابره شده است.
به گزارش فرارو، همزمان با خبر ویژه آکسیوس، در پایان نشست جدید فصلی شورای حکام آژانس، قطعنامهای علیه ایران صادر نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با این تفاسیر، پرسش مهم این است که سیگنالهای جدید و مثبت، چه معنایی دارند و آیا میتوان از آمادگی برای توافق سخن به میان آورد؟ حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم و فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل سیاسی، کارشناسانی هستند که فرارو، برای یافتن پرسشهای مورد اشاره، با آنان گفتگو کرده است:
ایران، اولویت چهارم آمریکاست؛ آمریکا دنبال آتشبس نانوشته استحشمتالله فلاحت پیشه، در خصوص مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده و تبعات احتمالی این مذاکرات گفت: «آن چه که تحت عنوان مذاکرات بین ایران و آمریکا مطرح است، تنها در یک بخش قابل تکذیب نیست. آن هم بخشی است که به مذاکرات تبادل زندانیان و آزادسازی منابع مسدود شده ایران مرتبط است. اما این بخش اصلا ربطی به برجام ندارد. طرفین میدانند که تاریخ انقضای برجام سپری شده و آن چه که تحت عنوان برجام شناخته میشود قابل احیا نیست. ایران پس از حجم بالای هزینههایی که متقبل شده، حاضر نیست زیر بار محدودیتهای دوران برجام برود، مگر این که توافقی با جبران هزینههای وارد شده به ایران، شکل بگیرد.»
وی افزود: «شرط مهم دیگر در برجام جدید، پایداری آن و تصویب آن توسط کنگره آمریکا است. این موضوع نیز عملی نیست؛ بنابراین عملا موضوع احیای برجام مطرح نیست. آن چه که ضمن مذاکرات پنهان و پیدای طرفین ایرانی و آمریکایی مطرح میشود، حرکت به سمت یک توافق نانوشته است؛ توافق نانوشتهای که در عمل اقدامات ایران و امریکا را به حالت تعلیق در بیاورد. حتی طرفین الزامی هم نخواهند داشت این موضوع را تبدیل به یک متن مکتوب کنند. در این قرارداد، طرف آمریکایی میپذیرد که چشم خود را روی برخی مراودات اقتصادی ایران ببندد و بخشی از منابع مسدود شده ایران را بازگرداند، همچنین فرصت حضور ایران در بازار نفت فراهم میشود. در طرف مقابل ایران در قالب همین توافق نانوشته، سطح کلی غنی سازی را در حد فعلی حفظ میکند و به سمتی نمیرود که به ادعای آمریکاییها خطرناک است.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم درخصوص چالشهای دستیابی به چنین توافقی گفت: «مهمترین چالش از ناحیه اسرائیل است که به دلایل متعددی سعی دارد اقدامات ایذایی علیه برنامه هستهای ایران انجام دهد. این نوع اقدامات در سالهای گذشته نیز در قالب خرابکاری وجود داشته. اما بار اصلی این چالش به دوش آمریکاییها است. اگر اسرائیل اقدام ایذایی علیه برنامه هستهای ایران انجام دهد، احتمال ایجاد یک جهش غیرقابل کنترل در برنامه هستهای ایران وجود خواهد داشت؛ درست مانند آن چه ۲ سال پیش رخ داد؛ اسرائیل در یکی از تاسیسات هستهای ایران خرابکاری کرد و ایران نیز در اقدامی متقابل سطح غنی سازی را از بیست درصد به شصت درصد رساند. اگر هر نوع اقدامی از سوی اسرائیل، علیه ایران شکل بگیرد، قطعا شاهد یک جهش چشمگیر در سطح غنی سازی خواهیم بود که حتی میتواند شامل رسیدن غنی سازی به ۹۰ درصد باشد. ماهیت چالش هستهای این است که برنامه هستهای ایران مسالمت آمیز بماند و بنابراین رفتار اشتباه غربیها با تبعات سنگینی رو به رو خواهد بود و سیاست بازدارندگی غیرهستهای ایران به سمت سیاست بازدارندگی هستهای حرکت خواهد کرد. برخی معتقدند اسرائیل در شکست برجام و همراه کردن ترامپ با سیاستهای ضد برجامی نقشی مهم ایفا کرد، به همین دلیل، اکنون نیز، توپ در زمین آمریکاییها است و اگر بتوانند با ایران به توافقی که شرایطش را توصیف کردم برسند، یک توازن و سود دو طرفه ایجاد کرده اند.»
وی با اشاره به خارج شدن ایران از فهرست اولویتهای سیاست خارجی آمریکا گفت: «در حال حاضر، ایران تبدیل به اولویت چهارم در حوزه سیاست خارجی آمریکا شده است. اولویت نخست، جنگ اوکراین است. شکست اوکراین، شکست غیر مستقیم آمریکا و ناتو است. اولویت دوم آمریکا، روسیه است. آمریکاییها عزم خود را جزم کرده اند، روسیه را از جمع ابرقدرتهای جهان خارج کنند. اولویت سوم، چین است. زیرا چین رقیب منطقهای آمریکا به حساب میآید و بخش اعظم سیاستهای تجاری اقتصادی آمریکا را تحت الشعاع قرار داد. در نهایت اولویت چهارم آمریکا، ایران است.»
این تحلیلگر سیاسی، درباره روشهای تشخیص اولویتهای سیاست خارجی آمریکا گفت: «راههای زیادی وجود دارد. یکی از راهها، بررسی میزان پولی است که آمریکاییها هزینه میکنند، روش دیگر تحلیل محتوای مواضع آمریکاییها است. در طول یک سال اخیر، بیشترین جایی که اسم ایران مطرح شده در کنار دو چالش اول و دوم آمریکا، یعنی اوکراین و روسیه بوده است. درواقع هم اکنون، بیش از آن که دغدغه آمریکا، سیاست هستهای ایران باشد، تمرکز بر بحران جنگ اوکراین است. در چنین شرایطی آمریکاییها نمیتواند برنامه هستهای ایران را مانند یک زخم باز، باقی بگذارند. آمریکا به دنبال یک آتش بس نانوشته است.»
وی تاکید کرد: «عدم صدور قطعنامه جدید در شورای حکام علیه ایران، نشان میدهد، به رغم این که آمریکاییها دلخوریهایی از طرف ایرانی دارند، اما این دلخوریها تبدیل به سیاست برخورد با ایران نشده است. آمریکا نمیخواهد وضعیت بحرانیتر از چیزی باشد که اکنون است.»
فلاحت پیشه در خصوص همکاری آمریکا با عراق و تصمیم عراق برای پرداخت هزینه حجاج ایرانی از محل پولهای تهران در بانکهای عراق گفت: «مهمتر از منابع مسدود شده ایران، نوع هزینه این منابع است. ایران سعی دارد در هزینه کردن منابع، فعالتر عمل کند. در کره جنوبی هم سابقه داشته که برخی از پولهای ایران به عنوان حق عضویت در سازمان ملل متحد استفاده شده است. با همه اینها، فراموش نکنیم که ایران نمیتواند در توافق نانوشته، به حداقلها راضی شود. ایران دیگر نمیتواند به فروش نفت با تخفیفهای سنگین ادامه دهد. در نهایت طرف آمریکایی باید شرایط خاص ایران را درک کند در غیر این صورت بحران تازهای در مناسبات ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت.»
پیامی صلح آمیز از سوی آمریکا؛ گفتگوهای محرمانه در مرحله حساسی قرار داردفریدون مجلسی درباره مذاکرات محرمانه ایران و ایالات متحده گفت: «تا زمانی که مذاکرات به شکل غیر مستقیم باشد، چندان امیدبخش نخواهد بود. مذاکره، نیاز به استقلال و شهامت رویارویی دیپلماتهای طرفین دارد. این که مذاکرات پشت پرده انجام شود را مفید نمیبینم. اما فارغ از این که این مذاکرات در چه سطحی انجام میشود، اگر نتیجه مذاکرات بتواند از جنگ و تحریم پیشگیری کند و فقر و فلاکت اقتصادی را حل کند، مذاکرات به نفع کشور است.»
این تحلیلگر امور سیاسی و بین الملل درباره لزوم حل اختلافات ایران و ایالات متحده در سطح منطقه گفت: «در سطح مسائل منطقهای، حضور ایران خارج از مرزهای کشور، مورد توجه است. این حضور، زمانی، با هدف مبارزه با داعش بود که مورد تشویق و تایید نیروهای غربی هم بود و به خوبی نیز هدایت شد. اما فعالیتهای منطقهای ایران در سطح لبنان، سوریه و فراتر از آن در یمن، موجب نگرانی غربیها شد و آنها احساس کردند، اسرائیل به نوعی تحت محاصره قرار گرفته است. اعراب با زرنگی مسئله خودشان با اسرائیل را تبدیل به مسئله ایران و اسرائیل کردهاند. هزینهها و تحریمها و مشکلات اقتصادی نیز، همگی نصیب ایران شده است. اگر در این بخش نیز ایران و ایالات متحده به یک توافق برسند و طرفین غربی توجیه شوند که ایران صرفا برای حفظ منافع ملی و دفاع از مرزهای خود تلاش میکند، نتایج بسیار مثبتی را شاهد خواهیم بود.»
مجلسی درباره جنگ اوکراین و تاثیر آن بر روابط ایران و غرب گفت: «ادعای آمریکا درباره دخالت ایران در جنگ اوکراین و همکاری با روسیه، در قالب مقابله با غرب و انتقامجویی از غرب در حوزه اختلافات خاورمیانهای تعبیر میشود. نکته مهم این است که راهکارهایی برای حل تنشها بین ایران و اوکراین وجود دارد. متاسفانه برخی رفتارهای سران اوکراین چندان منطقی نیست. برای مثال تحریم ۵۰ ساله ایران، رسما اقدام علیه امنیت ملی و مردم ایران است. ایران نسبت به اوکراین کشوری بزرگ تر، قدرتمندتر و استراتژیکتر است و اتفاقا اوکراین باید نگران مجادله با ایران باشد. این تحریمهای اوکراین اساسا نابخردانه ارزیابی میشود. اما به طور کلی قرار گرفتن ایران در مجادله بین روسیه و اوکراین به عنوان جنگی که از اساس هیچ ارتباطی به ایران ندارد، اشتباه است. به همین دلیل است که اگر ایران بتواند ابهامها را در حوزه همکاری با روسیه برای غربیها حل کند، به نفع کشور است.»
وی افزود: «صادر نشدن قطعنامه جدید علیه ایران، در نشست شورای حکام، نشانهای است از این که؛ گفتگوهای محرمانه در جریان است. درواقع حتی یک هشدار هم به ایران داده نشده است. شاید علت این رفتار شورای حکام این باشد که نگرانیهایی در خصوص قطع گفتگوهای محرمانه وجود دارد یا گفتگوها در مرحله بسیار حساسی است.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: مذاکره برجام توافق هسته ای اسرائیل آمریکا سیاست خارجی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ایران و ایالات متحده برنامه هسته ای ایران ایران و آمریکا توافق نانوشته آمریکایی ها سیاست خارجی جنگ اوکراین شورای حکام علیه ایران غنی سازی گفتگو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۵۲۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغگویی BBC برای خونشویی
محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شدهاند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهههای گذشته به جنایت غیرانسانیشان بپردازند.
گزارشهای ارسال شده نشان میدهد در حال حاضر میلیونها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاستهای استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کردهاند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاستهای استکباری خود عقبنشینی و با توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمبارانهای صهیونیستها در امان باشند.
سندی جعلی برای انحراف افکار عمومی
روایت عجیب و غریب بیبی سی جهانی در خصوص درگذشت نیکا شاکرمی ـ که تاکنون به عناوین مختلف دستمایه سیاسی کاری و جعل نویسی رسانههای معاند قرار گرفته است ـ جزو آخرین تکاپوهای امپراتوری دروغین رسانههایی است که مأموریت آنها هیچ سنخیتی با اطلاعرسانی ندارد و مکلف هستند با انواع شبههسازیها به جو روانی جامعه جهت داده و مخاطبان را وارد بنبست بدبینی و هراس از رویدادهای جاری در جامعه کنند. اختصاص تیتر نخست این رسانه در شرایط کنونی که اقصی نقاط دنیا روی حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها مانور میدهند، نخستین فرضیه برای تشکیک در صحت این حادثه غمبار است که پیش از این به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و مستندات ذکر شده از سوی نزدیکان و خانواده مرحومه گویای زوایای این مسأله است پس تردیدی وجود ندارد که نبش قبر این اتفاق ناگوار در مقطع کنونی بازی در زمین سوخته و انحراف افکار عمومی از جنبشی جهانی است که قادر به ریشه کنی رژیم صهیونیستی از پهنه گیتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر در مورد دروغ بودن این خبر و این دست گزارشها این است که خودشان به این موضوع معترفند که سند ارائه شده در تدوین این مطلب حاوی چند تناقض است! بیبیسی گزارش خود را اینطور به پایان رسانده که «این اسناد میتواند ساختگی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد اسناد رسمی ایران و سایر مطالبی که در اینترنت در گردش بوده، جعلی است. بیشتر اسناد تقلبی بهراحتی قابل تشخیص هستند؛ زیرا بهطور واضح با قالب رسمی [نامههای ایران]متفاوت است. بهعنوانمثال، فاصلهها و سربرگ اشتباه است یا غلط املایی و گرامری دارد. شاخص دیگر، ادبیات نامه است که با سبک ارگانهای رسمی ایران مطابقت ندارد.» همین پاراگراف نمایی شفاف از این است که رسانههای وابسته و معاند، ابزارهای محوری در دستان اصحاب قدرت برای برساخت و بازنمایی واقعیات هستند. امپراتوری رسانهای غرب که پیش از این با وارونه ساختن حقایق خطی فولادی بین واقعیت سرزمینهای اشغالی و اطلاعات مخاطبان کشیده بود حالا دیگر نمیتواند، سرپوشی بر واقعیات بگذارد پس با موجسازی روی اخباری که توان جریحهدار کردن احساسات جامعه را دارد به مهندسی فرآوردههای خبری میپردازد.
تکاپوی شکست خورده برای احیای آشوب
حوزه اقتصاد و رسانه، دو بازوی اصلی نظام سلطه هستند که در جهت توسعه و تعمیق سیاستها و راهبردهای قدرتهای سلطهگر در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. رسانههای فارسی زبان وابسته به این قدرتها که این روزها بیش از سایر مواقع فعالیت دارند یکی از اجزای همین اعمال قدرت نظام سلطه هستند که در بزنگاههای آشوب و اغتشاش با تمام ظرفیت و توان خود به صورت شبانهروزی وارد میدان میشوند و با اتخاذ شیوههای غیراخلاقی جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و به گسترش روایت مغشوش دامن میزنند. اگر نظیر اتفاقاتی که این روزها در دانشگاههای آمریکا یا سرزمینهای اشغالی رخ میدهد و با خشونت با کودکان، غیرنظامیان، دانشجویان و اساتید رفتار میکنند در جای دیگری نظیر ایران یا کشورهای مستقل دیگر رخ میداد همین رسانهها با ضریب دادن به آنها شرایط را برای ایجاد یک اغتشاش فراگیر جهت میدانند؛ اتفاقی که متأسفانه طی سالهای گذشته در کشورمان رخ داد و رسانههای فارسی زبان با کلکسیونی از اخبار دروغین با پرداختن به مواردی همچون موضوعات قومیتی، جنسیتی، مباحث دینی، امنیتی و... درصدد نقشآفرینی در یک پروژه ضدایرانی هستند تا آرامش و وحدت موجود در جامعه را با یک خبر غیرواقعی به چالش بکشند بهویژه که پس از رویداد ۷ اکتبر و عملیات مشروع وعده صادق که منجر به از هم گسیختگی توان دفاعی آمریکاییها و صهیونیستها در غرب آسیا شد و سیاست بازدارندگی آنها تا مرز نابودی رفت، لذا این منازعه از سوی بازندگان میدان با ابزار رسانه تداوم یافت تا انگیزهای برای احیای آشوبها در ایران و عدم توجه آنها به مسأله غزه باشد، اما این پروژه به قدری سخیف است که خود طراحانش نیز آن را باور نکردهاند چه برسد به مخاطبان.
افزایش ضریب نفوذ رسانهای برای سلطهجویی
گزارههای موجود نشان میدهدرسانههای بیگانه درپی اثبات یک موضوع کذب نیستند، بلکه آنها به دنبال تغییر نگرش و ارزشهای مخاطبان هستند تا در این راستا هر امری در جهت اصلاح را به ضد خود تبدیل کنند، در این مسیر از فناوریهای تکنولوژیک استفاده کنند تا اهداف مغرضانه و سیاستهای کلی خود را در رسانههای نوین جهانی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و... گنجانده و موفق به ایجاد یک همگرایی بین رسانههای جهانی شوند و از این ضریب نفوذ بالا و تکنیکهای مدرن به دیده شدن گزارش و اخبار رسانههای معاند کمک کرده و قدرت بیشتری را به آنها تزریق کنند کما اینکه اشتراکگذاری این اخبار بهراحتی و با هزینه کمتری در رسانههای نوین انجام شده و در دسترس طیف گستردهای از مردم قرار میگیرد. واضح و مبرهن است که رخدادهایی که اکنون شاهد آن هستیم تصادفی و یکباره اتفاق نمیافتد و پشت آنها اتاق فکری هست تا براساس یک بستر و زیرساخت به چیدمان پروژه پرداخته و اجرای آن را به سایرین بسپارد؛ روندی که در گذشته نزدیک به ۲۰سال طول میکشید ولی اکنون بهدلیل سرعت در تغییرات و ضریب نفوذ رسانهای به کمترین زمان تقلیل یافته است. صهیونیسم که سلطه آشکار و پنهان بینالمللی را در سر میپروراند میکوشد با انواع و اقسام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به اهداف از پیش تعیین شده و سازمان یافته خود دست یابد. تنها چیزی که برای صهیونیسم از اهمیت بالایی برخوردار است نائل آمدن به اهداف خود با هر ابزار و ترفندی است که از عنصر فراگیری برخوردار است و از آنجا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی نمیتواند به تثبیت موجودیتش کمک و اهداف مد نظرش را اجرایی کند در تکاپو است با تغییر باورها و ارزشهای انسانی و همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابد. فتنهای که خنثی شده و نیازمند تدبیر بیشتر است تا مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار نگیرد. رجوع به افکارسنجی موسسات گوناگون از جمله کارنگی مبین این مطلب است که نسل جوان آمریکایی نگاه متفاوتی به حوزه سیاست خارجی داشته و معتقد است منابع آمریکا نباید صرف مدیریت رژیم صهیونیستی شود و مسائل مهمتری همچون آینده فلسطین به اولویت آنها تبدیل شده است تا با تحرکات خود باب تازهای در فعالیتهای ضد حقوق بشری کشورهای غربی باز کرده و با تدوین قوانین حقوقی مانع حمایت آمریکا از اسرائیل شوند. این واکنشها زنگ خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلی قدرتمند فعال در ایالات متحده است و با راهبرد رسانهای میخواهد از ضریب این اخبار کاسته و اذهان را به سوی دیگری منحرف کند تا صهیونیستها همچون ۷۰ سال گذشته مشغول نسلکشی باشند بهویژه که رژیم صهیونیستی در داخل هم با بحران افکار عمومی مواجه است و علاوه بر اختلافات دامنهدار در اتاق جنگ صهیونیستها و کابینه نتانیاهو، شهرکنشینها هم بهدلیل هراس ناشی از شکست امنیتی و دفاعی اقدام به مهاجرت معکوس کردهاند و در خصوص وضعیت گروگانها منتقد سیاستها هستند شرایطی که به فروپاشی داخلی و خارجی صهیونیستها منجر شده است و آنها با جنگ روایتها میخواهند به اوضاع مسلط شده و فضایی برای خروج از این شوکهای پی در پی پیدا کنند. شرایط موجود نشان میدهد زوال رژیم صهیونیستی، امری ایدئولوژیک نبوده و امری محتوم است بهویژه که درحال حاضر رژیم غاصب صهیونیست موجب بیاعتباری اروپا و آمریکا شده است و حاکمان آن قادر به پاسخگویی به افکار عمومی خودرا نیستند و از همینرو تحولات جهانی نوین منجر به ناتوانی آمریکا در مدیریت این نظام شده پس مانند محتضری که دست و پامیزند برای نجات خود ازمنجلابی که نتانیاهو برایش ساخته دست به دامن هر محرکی برای نجات میشودودروغهای رسانهای یکی ازاین راهبردهاست که تاریخ مصرفش گذشته است.
نقش پنتاگون در آشوبهای ضدایرانی
نظامیان پنتاگون طبق گزارشهای رسیده از سوی عناصر داخلی و خارجی، براندازی نظام را امری غیر قابل امکان دیدند بنابراین پروژه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران را به سنتکام سپردند تا از ظرفیتهای خود برای پیچیدهتر شدن شرایط ایران و تشدید تنشهای داخلی بهره برداری کند. آنها نیز با فناوریهای هوش مصنوعی اقدام عملیاتی مرتبط با دختران جوان را در دستور کار خود قرار دادند و با تمام قوا و طراحی یک جنگ ترکیبی علیه ایران به مصاف کشورمان آمدند، اما پس از تحمیل برخی مشکلات ونابسامانیها موفق به اتمام عملیات خود نشده و بازهم بصیرت و بیداری مردم باعث شد عرصه را خالی کنند، اما بدون شک از پا نمینشینند و با تدوین گزارشهایی غیرموثق همچون گزارش روز اخیر بیبیسی، مترصد یک فرصت برای تکمیل توطئههای بداندیشانه خود هستند. بنا بر تحقیقات صورت گرفته میز ایران در وزارت امور خارجه و سازمان سیا نقش اتاق فکر و رسانهای علیه کشورمان را عهدهدار هستند، اما اولین بار پیش از اغتشاشات سال۱۴۰۱ اتاق فکررسانهای ضدایرانی در اقدامی نادر به پنتاگون منتقل شد و آنها با گزارشهای سازمان منافقین، گروههای تروریستی تجزیهطلب و گروهکهای رادیکال داخلی به اقدامات خود در ناکارآمد جلوه دادن حاکمیت وایجاد آشوب اقدام کرده ومتأسفانه دربرخی زمینهها موفق شدند برنامههایی که همچنان پابرجاست و درمقاطع مختلف بهروزرسانی شده و برای اجرا به رسانههای معاند خارجی و پیاده نظام آنها در داخل سپرده میشود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی